سيد محمد نيكانسيد محمد نيكان، تا این لحظه: 7 سال و 4 ماه و 4 روز سن داره

نيكان هديه خدا

مسافرت عيد و سومين ماهگرد و سيزده به در

دهم عيد بود كه تصميم گرفتيم من و شما و بابايي به همراه مادربزرگ بريم سمت كاشان و قمصر و به ديدن مادر بزرگ بابا و اقوام بريم كه از اتفاق سيزده به در كه سومين ماهگردت بود اونجا بوديم و يه جشن كوچولو گرفتيم مبااركت باشه عزيزم   اينجا تو ماشين كه خواب بودي     تو بغل عليرضا (پسر دايي بابا ) تو كاشان كه دو روز پيششون بوديم         اينجا هم قمصر تو شكوفه ها         اينجا هم سومين ماهگردت كه سيزده به در بود و باروني كه جايي نرفتيم و تو خونه آش خورديم         تو راه برگشت به تهران ...
16 فروردين 1396

آبعلي

هفتم عيد بود كه تصميم گرفتيم با بابايي و شما بريم يه دوري بزنيم و رفتيم سمت آبعلي به طور اتفاقي پيست اسكي هم برف داشت و كلي برف بازي كرديم و دوغ آبعلي و كباب و ......و كلي خستگيمون از مريضي دراومد               آبعلي     ...
10 فروردين 1396

سال نو مبااارك

سال جديد اومد و اميدوارم سال خوبي باشه ولي نوروز امسال براي ما خيلي متفاوت بود چون اولين سالي بود كه كنار ما بودي جونم برات بگه ماماني قبل عيد كلي مريض بود و مزاحم مادربزرگت بوديم و كلي زحمتش داديم از شانس بد شماهم به سرفه افتادي و روز اول عيد بدتر شدي و رفتيم بيمارستان و عكس كه نزديك بود بستري بشي ولي خداروشكر بهتر شدي و برگشتيم خونه خودمون و يه هفته اول عيد استراحت كرديم تا خوب شدي خلاصه بعد از هفته اول عيد تازه من و شما و بابايي شروع به عيد ديدني كرديم اينجا هم آماده شدي و رفتيم خونه باباجون عيد ديدني ايشالا هميشه سلامت باشي گلم           ...
10 فروردين 1396
1